خشونت

مقالات در زمینه خشونت و راه های مقابله با آن

خشونت

مقالات در زمینه خشونت و راه های مقابله با آن

بایگانی
نویسندگان

رابطه خشم و افسردگی و ریشه خشم در کجاست؟

elham yazdanparast | پنجشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۰۰ ب.ظ

رابطه خشم و افسردگی و ریشه خشم در کجاست؟

عصبانیت یک احساس طبیعی است. در بسیاری از جوامع و فرهنگ ها از جمله فرهنگ ایرانی، خشم و عصبانیت به عنوان یک حالت بد و یا نقطه ی ضعف دیده می شود.  در نتیجه شخص عصبانی کسی است که باید از او دوری جست و یا مورد سرزنش قرار داد. مهمترین اصلی که در مورد خشم و عصبانیت باید بدانیم این است که یک احساس طبیعی و ذاتی است و مانند هر احساس دیگری مثل غم، ناامیدی، شادی و یا ترس در همه انسانها وجود دارد.  پس احساس عصبانیت بخودی خود بد و نادرست نیست، بلکه نحوه ی ابراز آن است که می تواند مشکل ساز باشد.  خشم و عصبانیت از احساسات اولیه ای است که حتی در حیوانات نیز دیده می شود.  در حقیقت، خشم و عصبانیت یکی از مکانیزم های دفاعی انسان است.  نوزاد انسان وقتی به دنیا می آید با صدای بلند گریه میکند و دست و پا میزند.  نوزاد با لبخند بدنیا نمی آید.  یک نوع خشمی در نوزاد است که در حقیقت نشانه ی سلامت او است. اگر نوزادی به دنیا بیاید و گریه بلند  نکند و حرکتی از خود نشان ندهد، باید نگران سلامت او بود.  پس نکته ی مهمی را که باید پذیرفت و این پیام باید به خود و به اطرافیان نیز داده شود این است که همه حق و اجازه دارند عصبانی شوند.  حتی انسان باید بتواند احساس خشم و عصبانیت خود را ابراز کند.  ابراز عصبانیت نباید همیشه بعنوان یک احساس بد تلقی شود.  زیرا نتیجه این خواهد بود که بسیاری، احساس خشم خود را در درون پنهان کرده و خشمی که به درون ریخته شود، به اشکال بیمارگونه به تدریج بیرون خواهد آمد. 

رابطه ی خشم و افسردگی

از آنجایی که خشم و عصبانیت یک احساس قوی، طبیعی و لازم برای بقای انسان است انرژی زیادی به همراه خود دارد.  این انرژی می تواند نابود کننده و یا سازنده باشد.  چنانچه از کودکی عصبانی شدن و ابراز احساس خشم در خانواده منع شود و یا حتی کودک بخاطر ابراز این احساس طبیعی مثلاً تنبیه شود، پیامی که به او داده می شود این است که احساس عصبانیت و ابراز آن خطرناک است.  که نتیجه آن، به درون ریختن احساسات و ترس از ابراز هر نوع احساس است.  در برخی این به درون ریختن، به تدریج تبدیل به افسرگی های مزمن و یا دلشوره و نگرانی دائمی می شود. 
بسیاری از بیماری های جسمی، به دلیل افسردگی و یا نگرانی های مزمن است.  ترس از ابراز عصبانیت همچنین موجب می شود که در مقابل افراد عصبانی، فرد بتواند ابراز وجود کرده و در روابط خانوادگی و یا شغلی با مشکلات گوناگون روبرو شود.  برای مثال کسانی که علی رغم قابلیت های بسیار، دائم احساس کمبود می کنند و یا در مقابل کسی که حرف زور میزند نمی توانند ایستادگی کنند، در واقع از هر نوع ابراز عصبانیت، ترس  دارند؛ چه ابراز عصبانیت خویش و چه ابراز عصبانیت اشخاص دیگر.  به این ترتیب، انرژی خشم و عصبانیت در این افراد به درون ریخته و موجب آزار درونی شخص می شود.  بسیاری از اوقات احساس خشم و عصبانیت می تواند به دلخوری، احساس نفرت و یا کینه تبدیل شود.  روزها، ماه ها و یا حتی سال ها این احساسات در درون جمع شده و مانند موریانه روح و جسم انسان را می خورد.  انباشته شدن این احساسات منفی و آزار دهنده، به شکلی و در زمانی بروز خواهد کرد.  آن خشم های قدیمی می توانند هیولاهای امروز زندگی باشند که به اشکال مختلف مانند بیماری های جسمی، روحی، اعتیاد و یا حتی خشونت علیه خود و دیگران خودنمایی کنند.  تحقیقات در این زمینه نشان می دهد که احساس دلخوری و کینه که برای سال ها در درون انسان باقی مانده و رشد می کند، که بزرگترین دلیل فشارهای روحی و یا استرس است.

ریشه عصبانیت چیست؟

جالب است بدانیم خشم و عصبانیت یکی از راه های مقابله با فشارهای زندگی است.  زیرا در تحقیقاتی که در ریشه یابی عصبانیت شده،به این نتیجه رسیده اند که مهمترین نقش عصبانیت، جلوگیری از احساس درد و رنج  است. 
شاید این سوال پیش بیاید که چگونه خشم و عصبانیت جلوی احساس درد را می گیرد؟

پاسخ این است که خشم در حقیقت مانع می شود که انسان نسبت به احساسات دردناک  جسمی و روحی آگاهی پیدا کند.  به عبارت دیگر، خشم و عصبانیت به نوعی انسان را در مقابل درد بی حس می کند به این دلیل است که خشم یک مکانیزم دفاعی نامیده می شود.  در تراژدی های دردناک زندگی، انسان قبل از احساس درد، احساس خشم نسبت به انسان های دیگر، زندگی و حتی خدا پیدا می کند.
برخی از این حساسات دردناک عبارت اند از: دلهره های شدید، ترس، احساس گناه، احساس شکست و بی ارزش بودن. 

معمولاً ریشه های عصبانیت را باید در وقایع کودکی و یا نحوه رفتار اطرافیان جستجو کرد. اگر چه خشم یک احساس طبیعی است، ولی نحوه ابراز خشم و عصبانیت در افراد مختلف متفاوت است و این بخش یعنی نحوه ی ابراز عصبانیت، معمولاً یادگرفتنی است.  برای مثال اگر فردی در خانواده ای بزرگ شده که پدر و یا مادر خشم خود را با داد و فریاد، ناسزا گفتن،کوچک کردن دیگران، مشت کوبیدن به در و دیوار، شکستن وسایل خانه و بدتر از همه، حملات فیزیکی به افراد خانواده ابراز داشته اند، بدون شک کودکان نیز یاد می گیرند که خشم خود را از این راه ها ابراز کنند.  حتی در چنین مواردی، برای برخورد با درد و رنجی که رفتار خشونت آمیز در انسان به وجود می آورد، راه حل در خشم و عصبانیت بیشتر است.

راه های مقابله با عصبانیت و خشونت

با این توضیحات کلی، امیدوارم درک خشم و عصبانیت ساده تر شده باشد. مهم ترین نکته ای که در مقابله با خشم باید بدانیم این است که عصبانیت یک احساس طبیعی و درونی است.  به این معنی که احساس عصبانیت درست و خوب است، ولی نحوه ابراز آن باید همراه با گفت و گو و حتی بدون حمله لفظی به افراد دیگر باشد. 
ریشه عصبانیت در درون شخص است.  به این گونه، صرف نظر از آنچه در اطراف انسان می گذرد، مسئولیت عصبانی شدن با شخص عصبانی است.  یکی از مشکلات برخورد با عصبانیت این است که شخص عصبانی به طور معمول دیگران و یا شرایط خارج از خود را مسئول این احساس می داند و با سرزنش کردن اطرافیان، موجب ناراحتی بیشتر می شود.  پس، اولین راه مقابله با عصبانیت، به عهده گرفتن مسئولیت این احساس است.  در بحبوحه عصبانیت، نمی شود با بحث و گفتگو مشکلی را حل کرد.  دومین راه مقابله این است که بحث و گفت و گو را متوقف کرد و با نفس عمیق کشیدن، از محل خارج شدن، دست و صورت را آب زدن و ایجاد سکوت و آرامش، آتش خشم را خاموش کرد.  وقتی می بینیم خودمان و یا دیگران عصبانی هستیم، بلافاصله باید بگوییم «من الان خیلی عصبانی هستم و احتیاج دارم که خودم را آرام کنم».  و یا به شخص عصبانی بگوییم «به نظر میرسد الان وقت خوبی برای ادامه این بحث نیست، بگذار کمی هر دو آرام شویم و بعد به گفتگو ادامه خواهیم داد».
 بی احترامی و داد و بیداد و ناسزا گفتن، به خشم می افزاید.  در بحبوحه عصبانیت، سرزنش کردن نتیجه منفی دارد.  در چنین شرایطی، به ویژه وقتی با کودکان و نوجوانان روبه رو هستیم باید احساس عصبانیت آنها را تایید کنیم.  به کار بردن جملاتی مانند:  «من می بینم که تو احساس عصبانیت میکنی.  همه آدم ها حق دارند عصبانی شوند، من آماده ام که تو برایم توضیح بدهی از چه عصبانی هستی و یا اگر ترجیح میدهی، بعداً راجع به این موضوع صحبت خواهیم کرد».  این نوع برخورد به احساس آرامش می افزاید.  به طور کلی افرادی که زیاد عصبانی می شوند، قادر نیستند احساسات و خواسته های خود را درست بیان کنند.  به این گونه، در مواردی که همه چیز آرام است میتوان آن ها را تشویق به صحبت و بازگو کردن احساسات و نیازهایشان کرد.  واقعیت این است که شخص عصبانی در عین حال از چیزی رنج میبرد، ولی یا آگاه به این احساس درونی نیست و یا توانایی بازگو کردن آن را ندارد.  گاه نیز  به دلایلی می ترسد از احساسات درون سخنی گوید.  ترس و عصبانیت دو روی یک سکه هستند.
اگر بدانیم که دلیل مهم عصبانیت یک احساس دردناک درونی است، بهتر میتوانیم  با شخص عصبانی برخورد کنیم.

برای اینکه بتوانید بهتر خشم خود را کنترل نمایید، لطفا مقاله های زیر را به دقت مطالعه نموده و سعی کنید موارد گفته شده را در زندگی روزمره خود به کار ببرید:

چگونه خشم خود را کنترل کنیم؟ ( بخش اول )

چگونه خشم خود را کنترل کنیم ؟ ( بخش دوم )

منبع:

robabnaz.persianblog.ir

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی